loading...
سوال | سایت درسی سوال | پایه یازدهم
مجیدپیری بازدید : 18193 1392/08/14 نظرات (3)


در این قسمت ابتدا متن  هر درس از کتاب فارسی ششم را می گذارم و

بعد از متن معنی یا واژه های دشوار همان متن  را می گذارم و بعد از آن

قسمت   یادآوری  را  که شامل دو قسمت الف و ب می باشد و  در واقع

همان نکته های درس می باشد را مشاهده می کنید .

 


متن کتاب : درس اول             معرفت آفریدگار

( نویسنده ی این متن : ابوعلی بلعمی ـ از کتاب تاریخ بلعمی )

این همه خَلق را که شما بینید بدین چندین بسیاری،این همه را خالقی است

 که آفریدگار ایشان است و نعمت بر ایشان از وی است،آفریدگار را بباید پرستیدن 

و بر نعمت او سپاس داری باید کردن.

 

اندیشه کردن اندر کار خالق و مخلوق،روشنایی افزاید اندر دل و غفلت از این 

و نا اندیشیدن،تاریکی افزاید اندر دل،ونادانی،گمراهی است.

 

معنی درس اوّل : معرفت آفریدگار

این همه آفریده که می بینید که این قدر زیاد است،این همه را آفریننده ای آفرید

که خداوند گار است و نعمت های ما از ایشان است.آفریدگار را باید  بپرستیم و

از نعمت او شکر گذاری و تشکر باید بکنیم.

 

فکر کردن درباره ی کار آفریننده و آفریده شده،روشنایی و نور یه دل ها می بخشد

و فکر نکردن و نادانی کردن تاریکی به دل ها می دهد و نتیجه نادانی گمراهی است.

 

در ادامه ی متن درس اول ۴ بیت از سعدی با موضوع معرفت خداوند آمده .

ابتدا ابیات را مشاهده می کنید و بعد از آن معنی ابیات به ترتیب آمده.

 

۱ ـ باد بهاری وزید از طرف مرغزار               باز به گردون رسید،ناله ی هر مرغ زار

۲ ـ خیزوغنیمت شمار،جنبش بادربیع           ناله ی موزون مرغ،بوی خوش لاله زار

۳ ـ هرگل وبرگی که هست،یادخدامیکند      بلبل و قمری چه خواند؟یاد خداوندگار

۴ ـ برگ درختان سبزدر نظر هوشیار              هر ورقش دفتری ست،معرفت کردگار

"سعدی" 

 

معنی شعر : سعدی 

1 ـ باد بهاری از طرف سبزه زار وزید   (معنی مصراع اول )

باز صدای پرندگان به گوش گردش روزگار رسید. (معنی مصراع دوم )

 

2 ـ بلند شو و از فرصت استفاده کن.وزیدن باد بهاری، (معنی مصراع اول )

صدای آهنگین پرندگان و بوی خوب گلها.  (معنی مصراع دوم )

 

3 ـ هر چیزی که در  دنیا هست،از خداوند یاد می کند. (معنی مصراع اول )

بلبل و قمری و پرندگان با صدای زیبای خود چه چیزی را یاد آوری کردند؟

یاد خداوند و آفریدگار.  (معنی مصراع دوم )

 

4 ـ برگ درختان سبز،در نظر انسان عاقل    (معنی مصراع اول )

مانند دفتری است که به آن نگاه  می کند و به شناخت خداوند می رسد.

(معنی مصراع دوم )

 

یادآوری : 

الف )

جمله:جمله به مجموع چند کلمه می گویند که مفهومی داشته باشد و

پیامی را از گوینده به شنونده منتقل کند.

 

انواع جمله:

جمله خبری: به جمله ای می گویند که خبری را بیان می کند. مانند:

دوستم امروز به مدرسه نیامد.

 

جمله امری: به جمله ای می گویند که در آن دستوری یا خواهشی وجود

داشته یاشد مانند:در را ببند.

 

جمله پرسشی: جمله ای است که پرسشی را بیان می کند و  در پایان جمله ی

پرسشی علامت ؟ می آید. مانند:ساعت چند است؟

 

جمله عاطفی: جمله ای است که در آن احساس شگفتی و عاطفی وجود

داشته باشد و علامت جمله ی عاطفی ! می باشد.مانند:چه گل زیبایی!

 

ب ) 

برای موزون تر شدن وزیبا و آهنگین تر شدن شعر گاهی جای اجزای آن

تغییر می کنند مثلا گاهی اوقات فعل به جای آخر جمله در اول جمله وجود

دارد مانند:باز به گردون «رسید»ناله ی هر مرغ زار.


درس دوم :     پنجره های شناخت

این درس درباره ی شناخت بهتر خداوند است؛که دانش آموزان این کلاس 

سعی می کنند که ارتباط کلمات:

خود،خلق،خلقت،خالق

را پیدا کنند که هر گروه با دید خود این ارتباطات را بیان می کنند و معلم هم

 آخر سر نتیجه ی بسیار جالبی می گیرد:

« تفکر،ایمان،علم،عمل و اخلاق » مانند پنج پنجره برای شناخت و تماشای 

آفرینش الهی است.هر گروه با بیان نظرات خود،ما را یک قدم به شناخت 

خداوند نزدیک تر کرد.ما هم برای کشف و شناخت بهتر زیبایی های آفرینش،

باید به تفکر درباره ی خود خلق،خلقت و خالق بپردازیم.

 

یاد آوری:

به دو گرو از کلمات زیر توجه کنید:

علم=عالم،معلوم،معلم،تعلیم،علوم.

شهد=شاهد،مشهد،شهید،شهادت.

همان گونه که می بینید تمام واژه های ردیف اول در سه حرف(ع،ل،م)و

همه ی کلمات ردیف دوم در سه حرف(ش،ه،د)مشترک هستند؛به این 

دسته از کلمه ها که از یک ریشه و خانواده هستند،هم خانواده می گویند.



درس سوم :            داستان من وشما

این داستان درباره ی زبان فارسی است که خودش را معرفی می کند.

زبان فارسی از آغاز تاریخ وطن ما ایران،شروع شده و هنوز هم ادامه دارد.

زبان فارسی فرزندان بزرگی تربیت کرده است مانند سعدی،حافظ،فردوسی و..

که مردم با شنیدن زبان فارسی یاد انها و یا با شنیدن اسم آنها یاد زبان فارسی

می افتند.زبان فارسی چندچهره دارد:یکی آوا و صدا است که ما با گوش دادن

آن را می فهمیم.دوم خط است که در نوشتن آشکار می شود و ما با دیدن و از راه

چشم با آن آشنا می شویم.

هر واژه معمولا یک معنی و تلفظ و یک طرز نوشتن دارد اما بعضی از واژه ها

بیشتر از یکی دارند.

 

در ادامه معنی واژه های درس داستان من و شما :

 

درس سوم فارسی :

 فراز: بلندی                                 فرود: پستی   

نغمه:  آواز، سرود ،آهنگ              اعتبار: آبرو ،ارزش    

عظمت: بزرگی                             شکوه: هیبت،عظمت

 شوکت: شکوه، عظمت                بی گمان : بدون شک ،حتماَ 

درک:فهم                                     دلاوری: شجاعت

پیکر : تن ، جسم ، اندام               اتحاد: یکی شدن،وحدت

دُر : مروارید                                دری: فارسی دری       

میراث: ارثیه                               نیکان : اجداد                               

فرّ : شکوه                                  آیین: مذهب               

 رایت: پرچم                                جمله: همگی                                  

ملک: سرزمین                            زی: زندگی کن

فرزانگی  : خردمندی                     گیتی: جهان

پاس می داریم : ارزش می نهیم        خاوری: شرق    

 

 

 

یادآوری :

الف )

آموختیم که زبان چندشکل یا چهره دارد که عبارت اند از:

آوا و صدا  ـ  خط  ـ اشاره 

یادگیری خط ، دشواری بیش تری دارد زیرا نوشتن ، در اصل به کار گرفتن

قواعد و قراردادهای تعیین شده ، در هر جامعه است.

ب )

در زبان فارسی برخی کلمات ممکن است به دو شکل نوشته شوند که هر

دو صورت آن،صحیح است، مانند : کتاب خانه ـ کتابخانه

 

 ای زبان فارسی ( این شعر از حدّاد عادل می باشد)

ای زبان فارسی،ای در دریای دری

ای تو میراث نیاکان،ای زبان مادری

در تو پیدا فر ما،فرهنگ ما،آیین ما

از تو بر پا رایت دانایی و دانشوری

کابل و تهران و تبریز و بخارا و خجند

جمله،ملک توست تا بلخ و نشابور وهری

جاودان زی،ای زبان دانش و فرزانگی

تا به گیتی،نور بخشد آفتاب خاوری

فارسی را پاس میداریم،زیرا گفته اند

قدر زر،زرگر شناسد،قدر گوهر گوهری

 

معنی شعر : ای زبان فارسی

1 ـ ای زبان فارسی ای گوهر دریای پارسی ای میراث پدران ما؛ای زبان مادری

 

2 ـ در تو شکوه فرهنگ و آیین و مذهب ما آشکار است به خاطر وجود توست که

پرچم دانایی و دانشمندی ایرانیان برافراشته است.

 

3 ـ از کابل و تهران و تبریز و بخارا و خجند تا بلخ و نیشابور و هرات  همگی در تصرف

تو هستند.(همه به زبان فارسی صحبت می کنند)

 

4 ـ  ای زبان دانش و خردمندی تا  ابد جاودان به زندگی خود ادامه بده تا از آفتاب

وجود تو که از مشرق می تابد همگی جهان بهرمند شوند.

 

5 ـ ما زبان فارسی را حفظ می کنیم  و به آن احترام می گذاریم زیرا ارزش طلا را

زرگر می داند و ارزش جواهر را جواهر شناس.        

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط مهسا در تاریخ 1395/04/22 و 20:13 دقیقه ارسال شده است

خیلی خوبه عالیه ممنونممممممممممممممممممممممممممممممم

این نظر توسط سلنا در تاریخ 1394/08/07 و 10:52 دقیقه ارسال شده است

واقعا ممنونم عالیی بود

این نظر توسط milad در تاریخ 1392/08/17 و 11:28 دقیقه ارسال شده است

سلام منو با اسم اندروید لینک کنید بعد بگید تا لینکتون کنم


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 629
  • کل نظرات : 1717
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1808
  • آی پی امروز : 94
  • آی پی دیروز : 90
  • بازدید امروز : 640
  • باردید دیروز : 218
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 1,654
  • بازدید ماه : 4,452
  • بازدید سال : 31,184
  • بازدید کلی : 6,246,895